این گونه زندگی کنیم

این گونه زندگی کنیم
 
شاد شاد اما دلسوز
مثبت مثبت اما مراقب
سالم سالم اما صالح
محکم محکم اما نرم
سریع سریع اما پیوسته
متواضع متواضع اما سربلند
آزاد آزاد اما قانونمند
صبور صبور اما پیگیر
مصمم مصمم اما بیخیال
پر پر اما افتاده
ساده ساده اما زیبا
مهربان مهربان اما جدی
امیدوار امیدوار اما کوشا
سبز سبز اما بی رنگ (بی ریا)
متفاوت متفاوت اما همخوان
خالص خالص اما خلاق
مطمئن مطمئن اما هوشیار
سبک سبک اما سنگین
بخشنده بخشنده اما متعادل
مومن مومن اما راستین
عاشق عاشق اما عاقل
سختگیر سختگیر اما به وقتش
شکرگزار شکرگزار ، دیگه اما نداره
 
کاملا هدفمند پیش به سوی
 خوشبختی و موفقیت
 

عید تون مبارک

زمزمه جاماندگان رمضان در عرفه
دلم هوای باریدن دارد و نمی‌بارد. بغضم میل شکستن دارد و نمی‌شکند. می‌خواهم در ابری‌ترین لحظه‌ها فریاد بزنم و از باران عرفه سیراب شوم.
 . . . و اما باز این اشک است که از جاده‏هاى دل مى‏گذرد و در کویر نیاز ساکن مى‏شود . دوباره کبوترهاى محرم خیال، با خاک

عرفات ، تیمم مى‏کنند . نمى‏دانم! اما هرچه هست من زائر کوى حسینم . مى‏خواهم با زمزمه‏هاى حسینى در صحراى محرم، محرم درگاه خدا شوم،
می‌خواهم امروز زیباترین واژه‌ها را برای دلم بسرایم. می‌خواهم تمام کلمه‌هایی که می‌نویسم کبوتر شوند و روی قطره‌ای شبنم آشیان بگیرند. می‌خواهم تمام فاصله‌ها را بشکنم و با تو صمیمی‌تر شوم،
دلمان این روزها به خشکسالى عشق دچار شده است، نمى‏فهمیم، چشمه‏هاى خلوص‏مان خشک شده است نمى‏بینیم . گفتیم از اینجا تا فرات برویم، هرچه باشد تشنه‏ى عشقیم،
راستى امروز اگر تشنه‏ى قطره‏اى از فرات عاشقى شویم و تا دجله‏هاى دل‏دادگى قصد دویدن کنیم، باید به کدامین ابر، تمناى باریدن کنیم تا زیر باران معرفت، عرفه را بیابیم؟
وقتى وادى به وادى عرفه را پیمودیم، حمد خدا مى‏خواندیم و نعمت‏هاى او را سپاس مى‏گفتیم و در حیرت مى‏ماندیم، از الطاف بى‏همتاى او و اکنون رسیدیم به تمناى عاشقانه، باید عبد ذلیل شویم، در مقابل معبود عزیز . قطره قطره سوز دل به خاک بریزیم، تا بذر التماس‏مان تا افلاک قد بکشد و آن‏گاه عارفانه‏ها را بخوانیم .
ای آفریدگار آوازهای شکسته! اکنون شکسته‌ترینم ، می‌خواهم با شکسته‌های دلم، به سراغ تو بیایم، با زمزمه‌های پر سوز عرفه در فرازی که مولایم حسین سر به سوی آسمان، اشک از دیده، حزن در گلو چنین تو را خوانده است: ای که از هر کسی شنواتری، یا أسرع الحاسبین، یا أرحم الرّاحمین، تو رحیمی، مهربانی، خدای رحمتی، آفریدگار محمدی،‌ ای رحیم! نیازم رو به درگاه توست و تمنایم به لطف بی‌منتهای توست، مبادا از درگاهت ناامید بازم گردانی.
یارب! می‌خواهم این نوا را چون مولایم حسین بارها و بارها تکرار کنم. آن‌چنان که او تو را می‌خواند و دل هر شنونده‌ای لرزید،
یارب! من از تو رهایی می‌طلبم، ابتدا، از خودم، از این نفس سرکش،‌ از این تنی که شهوت بر فطرتش غالب شده، آری، رهایی می‌خواهم، رهایی از زندان گناه.
یارب! مرا رها کن از هرچه که فردا مرا در نزد حسین(ع) شرمنده می‌کند،
خدایا ! دل سرد سیرم را با خورشید هدایت خود گرم کن، چنان که فردای قیامت، شرمسار نباشم.
معشوقا ! به دنبال آسمانى‏ترین واژه‏ام تا یکى از هزار نام نیکوى تو را بخوانم ...
پس دریاب به نگاهى این همه نیاز را اى بى‏نیاز ...

عید تون مبارک

زمزمه جاماندگان رمضان در عرفه
دلم هوای باریدن دارد و نمی‌بارد. بغضم میل شکستن دارد و نمی‌شکند. می‌خواهم در ابری‌ترین لحظه‌ها فریاد بزنم و از باران عرفه سیراب شوم.
 . . . و اما باز این اشک است که از جاده‏هاى دل مى‏گذرد و در کویر نیاز ساکن مى‏شود . دوباره کبوترهاى محرم خیال، با خاک

عرفات ، تیمم مى‏کنند . نمى‏دانم! اما هرچه هست من زائر کوى حسینم . مى‏خواهم با زمزمه‏هاى حسینى در صحراى محرم، محرم درگاه خدا شوم،
می‌خواهم امروز زیباترین واژه‌ها را برای دلم بسرایم. می‌خواهم تمام کلمه‌هایی که می‌نویسم کبوتر شوند و روی قطره‌ای شبنم آشیان بگیرند. می‌خواهم تمام فاصله‌ها را بشکنم و با تو صمیمی‌تر شوم،
دلمان این روزها به خشکسالى عشق دچار شده است، نمى‏فهمیم، چشمه‏هاى خلوص‏مان خشک شده است نمى‏بینیم . گفتیم از اینجا تا فرات برویم، هرچه باشد تشنه‏ى عشقیم،
راستى امروز اگر تشنه‏ى قطره‏اى از فرات عاشقى شویم و تا دجله‏هاى دل‏دادگى قصد دویدن کنیم، باید به کدامین ابر، تمناى باریدن کنیم تا زیر باران معرفت، عرفه را بیابیم؟
وقتى وادى به وادى عرفه را پیمودیم، حمد خدا مى‏خواندیم و نعمت‏هاى او را سپاس مى‏گفتیم و در حیرت مى‏ماندیم، از الطاف بى‏همتاى او و اکنون رسیدیم به تمناى عاشقانه، باید عبد ذلیل شویم، در مقابل معبود عزیز . قطره قطره سوز دل به خاک بریزیم، تا بذر التماس‏مان تا افلاک قد بکشد و آن‏گاه عارفانه‏ها را بخوانیم .
ای آفریدگار آوازهای شکسته! اکنون شکسته‌ترینم ، می‌خواهم با شکسته‌های دلم، به سراغ تو بیایم، با زمزمه‌های پر سوز عرفه در فرازی که مولایم حسین سر به سوی آسمان، اشک از دیده، حزن در گلو چنین تو را خوانده است: ای که از هر کسی شنواتری، یا أسرع الحاسبین، یا أرحم الرّاحمین، تو رحیمی، مهربانی، خدای رحمتی، آفریدگار محمدی،‌ ای رحیم! نیازم رو به درگاه توست و تمنایم به لطف بی‌منتهای توست، مبادا از درگاهت ناامید بازم گردانی.
یارب! می‌خواهم این نوا را چون مولایم حسین بارها و بارها تکرار کنم. آن‌چنان که او تو را می‌خواند و دل هر شنونده‌ای لرزید،
یارب! من از تو رهایی می‌طلبم، ابتدا، از خودم، از این نفس سرکش،‌ از این تنی که شهوت بر فطرتش غالب شده، آری، رهایی می‌خواهم، رهایی از زندان گناه.
یارب! مرا رها کن از هرچه که فردا مرا در نزد حسین(ع) شرمنده می‌کند،
خدایا ! دل سرد سیرم را با خورشید هدایت خود گرم کن، چنان که فردای قیامت، شرمسار نباشم.
معشوقا ! به دنبال آسمانى‏ترین واژه‏ام تا یکى از هزار نام نیکوى تو را بخوانم ...
پس دریاب به نگاهى این همه نیاز را اى بى‏نیاز ...

دلتنگی

 

دروغ

آدمــارو دوست ندارم ٬ چون بــهم دروغ میگن

کاش فقط دروغ می گفتن ٬ امّا خیلی هم بدن

وقتی اســم خستـــگی و تنـهایی و غم میاد
خیلی زود جا می زنن ٬ انگار ازشون کم میاد

تورو مجبور می کنن اونجوری که نیستی بشی
اگـرم خودت نـــخوای بــاید اســــارت بکـــشی

هی می گن آدم باید فقط مث کویر باشه
بتونه پرواز بکنه ٬ امّا تو غم اسیر باشه

تو می خوای راحت باشی از عادتهای مسخره
گریتو نمــی شنون ٬ انگار که گوشاشــون کـره

از تو می خوان همیــشه قلــبتــو داغـون بکنی
هر کی گفت دوست داره ٬ خونشو ویرون بکنی

من یه روز حصــارو بی دلــیلو بــاید بشـــکنم
بعد بگم هر جا تو باشی اونجا میشه مسکنم

شما هم دعا کنید یه روز منم پرواز کنم
زندگــی خوبی رو تو ر‌‌‌ؤیــاهام آغــاز کنم

من اینجا میان تنهاییها زندگی خوبی دارم .
غم تنها رفیق بی توقع من سالهاست با من زندگی می کنه .
باهاش خو گرفتم .
اگه یه روز نباشه زندگیم معنا نداره

پشیمان

اول قــصـــه میــــگفتم که نـــــگاهم مـــــوندنی نیـــست
من می گفتم که تو قلبم خطی هست که خوندنی نیست

اول قـــصه می گــــفتم که دلـــــم زخمی و خستس
دل به هیچکس نمی بنده بس که ویرونه و شکستس

روزای اول دیــــدار عاشــــق نگــــات نبودم
شعر ناب آسمونرو واسه چشمات نسرودم

روزای اول دیــدار تو چـــــشات نگاه نکردم
نامه ای که دادی دستم دیدم اما وا نکردم

یه دفعه برق نگاهت شعله زد نشست تو جونم
داد زدم تا وقتی زندم اینجا پــیش تو مـــی مونم

توی شعرم با صداقت عهد و پیمونی رو بستم
توی اون گـــفتم تا آخـــر تنها بـا تـو زنده هستم
 

پس می گیرم اگه گفتم که وفا معنا نداره
اگه گفتم که نگاهت توی ســینم جا نداره

پس میگیرم اگه گفتم خسته از برق چشاتم
همسفر هر جا باشــی مثل ســایه پا به پاتم

اول و آخر قصه تنها با تو جون می گیره
دل دیوونه می دونه که بدون تو میمیره

--------------------------------------------------------

همه جا با تو و دور از تو بودن معجزیست که من با چشم خود دیدم .

سلام دوستان عزیز و همیشه همراه

امیدوارم تونسته باشم نظر شما عزیزان رو تامین کرده باشم .خوشحال می شم انتقادات و پیشنهادات خود رو جهت هر چه بهتر شدن وبلاگ به بنده انتقال دهید .

برادر کوچک شما علی

سال نو میلادی و یک ثانیه اضافه

سال نو میلادی و یک ثانیه اضافه

سی و یکم دسامبر پیش از آنکه سال میلادی ۲۰۰۶ آغاز شود ساعتهای جهان یک ثانیه جلو کشیده می شوند، زیرا سرعت دوران زمین به دور خود به آرامی در حال کند شدن است.
سهند پیربادیان
زمین در یک شبانه روز یک دور حول محور خود دوران می کند. این را همه شنیده ایم اما سیاره ما در ۲۴ ساعت دقیقا یک دور کامل نمی زند.این سرعت دوران تدریجا و به مقداری قابل اندازه گیری در حال کاهش است. یعنی طول یک روز در حال افزایش است(در نتیجه اصطکاک حاصل از پدیده هایی مانند جذر و مد ماه و اصطکاک حاصل اختلاف سرعت دوران لایه های درونی زمین). نرخ کاهش سرعت دورانی زمین بی قاعده بوده و به دقت قابل پیش بینی نیست. در نتیجه امروزه فرایندی که در گذشته برای تنظیم ساعت های جهان با چرخش دورانی زمین استفاده می شده است دیگر چندان قابل اعتماد نیست.

به منظور تنظیم نگه داشتن “ساعت هماهنگ جهانی” (UTC) که از “زمان میانگین گرینویچ” (GMT) گرفته شده است ، با دوران زمین ، از سال ۱۳۷۱/۱۹۷۲ جامعه علمی توافق کرده است تا در صورت لزوم به انتهای یک ماه از سال ، یک “ثانیه اضافی” افزوده شود.این ثانیه های افزوده شده معمولا ۵ ماه قبل از آنکه به وقوع بپیوندند‌ به طور عمومی اعلام می شوند.از سال ۱۹۷۲ تاکنون ۲۲ “ثانیه اضافی” به زمان میانگین گرینویچ (GMT) افزوده شده است که آخرین آن در ۳۱ دسامبر ۱۹۹۸ اتفاق افتاده و بار دیگر در ۳۱ دسامبر ۲۰۰۵ نیز رخ خواهد داد. با وجود این فاصله ۷ ساله بین دو “ثانیه اضافی” ، نمی توان با اطمینان زمان وقوع ثانیه اضافی بعدی را مشخص کرد. ما فقط می دانیم که در آینده ثانیه های اضافی بیشتری رخ خواهد داد. ۵۰ سال دیگر ، در بعضی سال ها حتی دو ثانیه اضافی مورد نیاز خواهد بود و ۱۵۰۰ سال دیگر ، در هر ماه یک ثانیه ی اضافی افزوده خواهد شد.

آیا این تغییرات در زمان واقعا مورد نیازند؟ بله ، در حقیقت اگر ما بخواهیم که خورشید تقریبا در ساعت ۱۲ ظهر از نصف النهار محلی ما (نصف النهار ناظر) عبور کند (در بیشترین ارتفاع در آسمان قرار گیرد ) ، این کار الزامی است. بدون افزوده شدن این ثانیه های اضافی ، در سال ۲۹۰۰ پس از میلاد، ظهر محلی تقریبا در ساعت ۱۳ رخ خواهد داد.

تصمیم نهایی برای افزوده شدن این ثانیه ها به عهده اتحادیه بین المللی ارتباطات و مرکز ارتباطات رادیویی خواهد بود که انجمن بین المللی نجوم و اتحادیه علوم رادیویی نیز در قطعی شدن آن نقش خواهند داشت. در اواخر سال ۲۰۰۴ گروهی از طرف مرکز ارتباطات رادیویی پیشنهاد کردند تا تغییراتی در تعریف ساعت هماهنگ جهانی ایجاد شود و در نتیجه با تکیه بر تعریف جدید ، از افزوده شدن ثانیه های اضافی بعد از پایان سال ۲۰۰۷ جلوگیری شود که این پیشنهاد مایه تعجب بسیاری از اعضای انجمن بین المللی نجوم و تعدادی از مسئولین دولتی شد. در قالب بخشی از این طرح ، گروهی از طرف انجمن بین المللی نجوم در حال تحقیق برای تعریف دوباره “ساعت هماهنگ جهانی ” هستند و یافته های خود را به شورای عمومی انجمن بین المللی نجوم در اوت ۲۰۰۶ گزارش خواهند کرد.

ظاهرا متخصصین ارتباطات از ارتباط تاریخی نجوم و زمان ( و افزوده شدن ثانیه های اضافی) راضی نیستند ولی افرادی

که در زمینه سیستم های موقعیت یابی ماهواره ای فعالیت دارند، با افزوده شدن ثانیه های اضافی مشکلی نداشته اند و نخواهند داشت. GPS (موقعیت یاب جهانی) دستی شما هنگامی که ثانیه اضافی افزوده می شود ، کماکان مکان و سرعت صحیح شما را نشان خواهد داد.حتی اگر اطلاعات GPS اشتباه باشد (به علت نقص در دریافت یا دلایل دیگر) پس از دریافت سیگنال بعدی اصلاح خواهد شد.خدمات تعیین زمان رادیویی مانند WWV در آمریکا و DFC۷۷ در اروپا نیز با این ثانیه های اضافی مشکلی نخواهند داشت.تنها تفاوت این است که شما در آخرین دقیقه ماه مورد نظر، به جای ۶۰ ثانیه ، ۶۱ ثانیه خواهید داشت.بسیاری از سیستم های کامپیوتری نیز در سال های ۹۵ ، ۹۷ و ۹۸ افزوده شدن ثانیه اضافی را تجربه کرده اند. با توجه به این که در این ۷ سال ، تعداد سیستم های دقیق رایانه ای(با دقت بیش از یک ثانیه) افزایش یافته و بسیاری از مدل های جدید چنین اتفاقی را تجربه نکرده اند ، تعداد زیادی از این سیستم ها برای اولین بار خود را با اضافه شدن یک ثانیه به انتهای سال هماهنگ می کنند.
حتی اگر پس از سال ۲۰۰۷ دیگر ثانیه اضافی نداشته باشیم ، یک ثانیه در این ماه و یک یا دو مورد دیگر در دو سال باقی مانده افزوده خواهند شد. روش هایی که تا به حال برای تنظیم دوباره ساعت ها پس افزوده شدن ثانیه اضافی توسط متخصصان فناوری اطلاعات به کار رفته تا ۵۰ سال دیگر نیز جواب خواهند داد. آنگاه زمان آن است که این سوال اساسی را از خود بپرسیم : آیا ما حقیقتا به ساعت ها برای اندازه گیری دوران زمین نیازمندیم یا باید آنها را به حال خود رها کنیم؟

برگرفته از: خبرنامه الکترونیک انجمن نجوم آمریکا
http://www.skyandtelescope.com/

 

بر اثر نیروی کشندی زمین بر سرعت گردش ماه به کندی افزوده می شود و برای بقای اندازه حرکت (تکانه) زاویه ای مجموعه ماه از زمین به آرامی در طول ناریخ دور می شود. اما نیروی کشندی ماه سبب جزر و مد روی زمین می شود و با چرخش زمین به دور خود جابه جایی برآمدگیهای کشندی روی زمین به مرور سبب کاهش سرعت دوران زمین می گردد.

عشقولانه

هر شب دست به دعا رو به خدا خواهم کرد

از خدا خواهش دیدار تو را خواهم کرد

تا که جان دارم و از سینه عشق نفس می آید

بر هوای نفس تو ای یار وفا خواهم کرد

                                                         

 

هر کاری که می کنم به خاطر توست

 

 

 و هر چه که دارم تو به من داده ای

 

 

 تمامی حرفهایت لبریز از عشق است

 

 

 و تنها پناهگاه من آغوش توست

 

 

تمام آرزوهایم

 

و همه چیز در گذشته و آینده ام برای توست

 

تمام آن چیزهایی که دوستشان دارم

 

بتو ختم می شوند