اگر عاشق کسی شدی

 
اگه عاشق کسی شدی ...........
 
Shakespeare:
If you love someone,
Set her free....
If she ever comes back, she's yours,    
If she doesn't, here's the poison, suicide yourself for her.
 
شکسپیر:
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره
اگه برگشت که ماله توئه
اگر برنگشت، سم که داری، خودتو بکش!
 
Optimist:
If you love someone,
Set her free....
Don't worry, she will come back.
 
خوشبین:
 
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره....
نگران نباش، حتماً بر می گرده
 
Suspicious:
If you love someone,
Set her free....
If she ever comes back, ask her why.
 
شکاک:
 
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره....
اگه برگشت، ازش بپرس چرا
Impatient:
If you love someone,
Set her free....
If she doesn't come back within some time forget her.
 
ناشکیبا:
 
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه تو یه مدتی برنگشت، فراموشش کن
 
Patient:
If you love someone,
Set her free....
If she doesn't come back, continue to wait until she comes back.
صبور:
 
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه برنگشت، اونقدر صبر کن تا برگرده
 
Playful:
If you love someone,
Set her free....
If she comes back, and if you love her still,
Set her free again,
Repeat
 
خوشگذران:
 
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره...
وقتی برگشت، اگه هنوز عاشقش هستی،
دوباره ولش کن بره
دوباره....
 
C++ Programmer:
If (you-love (m_she))
m_she.free ()
If (m_she == NULL)
m_she = new CShe;
 
 
 
 برنامه نویس C++
 
Animal-Rights Activist:
If you love someone,
Set her free…
In fact, all living creatures deserve to be free!!
 
 
فعال دفاع از حقوق حیوانات:
 
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره...
درواقع همه موجودات زنده حق دارن که آزاد باشن
 
Lawyers:
If you love someone,
Set her free…
Clause 1a of Paragraph 13a-1 in the second
Amendment of the Matrimonial Freedom Act clearly states that....
 
وکلا:
 
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره...
بند 1-a از پاراگراف 13a-1 بند الحاقی دوم از
" قانون آزادی ازدواج" به طور صریح می گوید که ... .
 
Bill Gates:
If you love someone,
Set her free…
If she comes back, I think we can charge her for But tell her that she's also going to get an upgrade.
 
بیل گیتس:
 
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه برگشت، من فکر می کنم که می تونیم برای  نصب مجددش یه هزینه هایی رو پرداخت کنیم
البته بهش بگو که باید خودشو بهتر کنه
Biologist:
If you love someone,
Set her free…
She'll evolve.
 
زیست شناس:
 
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره...
حتما" متحول می شه!
 
Statisticians:
If you love someone,
Set her free …
If she loves you, the probability of her coming back is high         
If she doesn't, the Weibull distribution and your relation were improbable anyway.
 
آمارشناسان:
 
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه اونم عاشق تو باشه، احتمال بازگشتش زیاده،
اگر عاشق تو نباشه، به هر حال توزیع Weibull و رابطه شما غیر محتمله!
 
 
Salesman:
If you love someone,
Set her free....
If she ever comes back, deal!
If she doesn't, so what! "NEXT".
 
 فروشنده:
 
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه برگشت، قرارداد ببند، اگه برنگشت، چه خوب، "بعدی!"
 
 
 
Schwarzenegger's fans:
If you love someone,
Set her free …
SHE'LL BE BACK!
 
طرفداران آرنولد:
 
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره...
"حتماً بر می گرده" 
 
Insurance agent:
If you love someone,
Show her the plan....
If she ever comes back, sign her up,
If she doesn't, keep follow up with her and never give up!
 
نماینده بیمه:
 
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش برنامه رو نشون بده،
اگه برگشت، ثبت نامش کن،
اگه برنگشت،  پی گیرش شو و هیچ وقت بی خیال نشو
 
Physician:
If you love someone,
Set her free....
If she ever comes back, it's the law of gravity,
If she doesn't, either there's friction higher than the force or the angle of collision between two objects did not synchronize at the right angle.
 
فیزیکدان:
 
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه برگشت، این قانون جاذبه است
اگه برنگشت، یا مقدار اصطکاک بیشتر از نیروی جاذبه است، یا زاویه برخورد بین دو جسم در زاویه مناسب تنظیم نشده.
 
Mathematician:
If you love someone,
Set her free....
If she ever comes back, 1 + 1 = 2 (peanut!),
If she doesn't, Y=2X-log (0.46Y^2+(cos(52/34X))x 5Y^(- 0.5)c) where c is the infinite constant of no turning point.
 
ریاضیدان:
 
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه برگشت که 1+1 = 2 (خیلی ساده اس)
اگه بر نگشت،
Y=2X-log (0.46Y^2+(cos(52/34X))x 5Y^(- 0.5)c)
که c مقدار ثابت زمان بی نهایت بازگشته.
 
Nowadays' style:
If You Love Someone,
Set it free …
If It Comes Back, It is yours
If It Doesn't, Hunt it down and Kill it...!!! OR
PERHAPS REPORT TO IMMIGRATION THAT SHE/HE IS AN ILLEGAL
 
مدل امروزی:
 
اگه عاشقه کسی شدی،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه برگشت، که مال توئه!
اگه برنگشت پیداش کن و بکشش!! یا به اداره مهاجرت خبر بده که اون مهاجر غیر قانونیه
 
If you love someone
WHY IN THE FIRST PLACE SET
HER FREE???
CARELESS IDIOT!!!
 
اگه عاشقه کسی شدی،
برای چی اصلاً ولش می کنی بره؟؟!! خنگه خدا!

آموختم که

آموخته ام که....

آموخته ام ... که بهترین کلاس درس دنیا، کلاسی است که زیر پای پیرترین فرد دنیاست.
آموخته ام ... که وقتی عاشقید، عشق شما در ظاهر نیز نمایان می شود.
آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی.
آموخته ام ... که داشتن کودکی که در آغوش شما به خواب رفته، زیباترین حسی است که در دنیا وجود دارد.
آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است.
آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت.
آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم.
آموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم.
آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی.
آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است.
آموخته ام ... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند.
آموخته ام ... که پول شخصیت نمی خرد.
آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند.
آموخته ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم.
آموخته ام ... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد.
آموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان.
آموخته ام ... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد.
آموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم.
آموخته ام ... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم.
آموخته ام ... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد.
آموخته ام ... که آرزویم این است که قبل از مرگ مادرم یکبار به او بیشتر بگویم دوستش دارم.
آموخته ام ... که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد.
آموخته ام ... که نمی توانم احساسم را انتخاب کنم، اما می توانم نحوه برخورد با آنرا انتخاب کنم.
آموخته ام ... که همه می خواهند روی قله کوه زندگی کنند، اما تمام شادی ها و پیشرفتها وقتی رخ می دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستید.
آموخته ام ... که بهترین موقعیت برای نصیحت در دو زمان است: وقتی که از شما خواسته می شود، و زمانی که درس زندگی دادن فرا می رسد.
آموخته ام ... که کوتاهترین زمانی که من مجبور به کار هستم، بیشترین کارها و وظایف را باید انجام دهم.
نویسنده: اندی رونی ؛ مردی که با کلمات اندک حرفهای بسیاری می زند

یه چیز خوب

عشق و ببین و حال کن

اینا بزرگ بشن چی می شن

چرا عشق چنین دردناک است

 

سلام دوستان شرمنده از اینکه چند وقتی نبودم  بخدا قول می دم دیگه این اتفاق نیوفته

برای همین این مطلب رو از اوشو براتون یم ذارم که بخونید و حالش رو ببرید

چرا عشق این چنین دردناک است

نویسنده: اوشو

مترجم: سیروس سعدوندیان

عشق دردناک است چون برای سعادت راه می‌آفریند. عشق دردناک است, چون دگرگون می‌کند؛ عشق دگرگونی است. هر دگرگونی دردناک خواهد بود, چون کهنه به خاطر نو ناگزیر است رها شود. کهنه آشناست, ایمن, بی‌خطر؛ نو مطلقاً ناشناخته است. شما در اقیانوسی ناشناخته در حرکت خواهید بود. با نو, شما نمی‌توانید از ذهن خود استفاده کنید؛ با کهنه, ذهن استاد است. ذهن فقط با کهنه می‌تواند عمل کند؛ با نو, ذهن به کلی بی‌مصرف است.
بدین سبب, ترس پدیدار می‌شود؛ و با رها کردن دنیای کهنه, راحت, بی‌خطر, دنیای کارایی, درد پدیدار می‌گردد. این درد, همان دردی است که کودک هنگام خروج از زهدان مادر احساس می‌کند. این درد, همان دردی است که پرنده هنگام بیرون آمدن از تخم احساس می‌کند. این درد, همان دردی است که پرنده آن گاه که بکوشد برای نخستین بار پرواز کند, احساس خواهد کرد.
ترس از ناشناخته, و ترک ایمنی آشنا, ناامنی ناشناخته, غیر قابل پیش‌بینی بودن ناشناخته, هراسی بس عظیم را سبب می‌شود.
و از آن روی که دگرگونی از «نفس» به سوی وضعیت «نه _ نفس» می‌رود, درد بسیار عمیق است. اما شما بدون عبور از درون درد, نمی‌توانید سرمستی داشته باشید. طلا اگر بخواهد سره شود, ناگزیر است از میان آتش بگذرد.
عشق آتش است.
این به سبب درد عشق است که میلیون‌ها مردم یک زندگی بی‌عشق را تجربه می‌کنند. آنان نیز رنج می‌برند, و رنج بردن آنان بیهوده است. رنج بردن در عشق, رنج بردنی بیهوده نیست. رنج بردن در عشق خلاق است؛ شما را به سطوح عالی‌تر خودآگاهی می‌برد. رنج بردن بدون عشق به طور کامل یک اتلاف است؛ شما را به هیچ جایی دلالت نمی‌کند, شما را در همان دور باطل در حرکت نگاه می‌دارد.
انسان بدون عشق خودشیفته است, بسته است. او فقط خودش را می‌شناسد. و اگر او دیگری را نشناخته است, چه قدر می‌تواند خودش را بشناسد؟ چون فقط دیگری می‌تواند هم چون یک آیینه عمل کند. شما بدون شناخت دیگری, هرگز خود را نخواهید شناخت. عشق برای خودشناسی نیز بسیار بنیادی است. شخصی که دیگری را در عشقی عمیق, در شوری شدید, در یک سرمستی کامل نشناخته است, قادر نخواهد بود بشناسد که خود کیست؛ چون آیینه‌‌ای برای دیدن تصور خویش نخواهد داشت.
رابطه‌ی عاشقانه یک آیینه است و هر چه عشق ناب‌تر باشد, هر چه عشق متعالی‌تر باشد, آیینه بهتر است, آیینه پاکیزه‌تر است. اما عشق متعالی‌تر نیازمند آن است که شما باز و گشوده باشید. عشق متعالی‌تر نیازمند است که شما آسیب‌پذیر باشید. شما مجبورید زره خود را رها کنید؛ این دردناک است. شما ناگزیر نیستید پیوسته نگهبانی بدهید. شما ناگزیرید ذهن حسابگر را رها کنید. شما ناگزیر از خطر کردن هستید. شما ناگزیر از خطرناک زیستن هستید. دیگری می‌تواند به شما آسیب برساند؛ این است ترسی که در آسیب پذیر بودن هست. دیگری می‌تواند شما را نپذیرد؛ این است ترسی که در عاشق بودن هست.
تصویری که شما از خویشتن خود در دیگری خواهید یافت, می‌تواند زشت باشد؛ اضطراب این است. از آیینه بپرهیزید. اما با پرهیز کردن از آیینه, شما زیبا نخواهید شد. با پرهیز کردن از وضعیت, شما رشد هم نخواهید کرد. این چالش می‌بایست پذیرفته شود.
انسان مجبور است به درون عشق برود. این نخستین گام به سوی خداوند است, و از کنارش نمی‌توان گذشت. آنان که می‌کوشند گام عشق را دور بزنند, هرگز به خداوند نخواهند رسید. این گام به طور مطلق ضروری است, چون شما فقط هنگامی از تمامیت خود آگاه می‌شوید که حضورتان توسط حضور دیگری مسحور شده باشد, هنگامی که از خودشیفتگی خود, دنیای بسته‌ی زیر آسمان باز, بیرون آورده شده باشید.
عشق یک آسمان باز است. عاشق بودن در پرواز بودن است. اما به طور قطع, آسمان لایتناهی ترس می‌آفریند.
و رها کردن نفس بسیار دردناک است, زیرا به ما پروردن نفس را آموخته‌اند. ما فکر می‌کنیم که نفس تنها گنج ماست. ما از آن محافظت کرده‌ایم, ما آن را آراسته‌ایم, ما به طور مستمر آن را برق انداخته‌ایم, و هنگامی که عشق بر در می‌کوبد, کل چیزی که برای عاشق شدن مورد نیاز است, کنار گذاردن نفس است؛ قطعاً این دردناک است. نفس محصول تمامی زندگی شماست؛ کل آن چیزی است که شما آفریده‌اید. این نفس زشت, این ایده که «من از هستی جدا هستم»
این ایده زشت است, چون غیر واقعی است. این ایده وهم است, اما جامعه‌ی ما وجود خارجی دارد, جامعه‌ی ما بر این ایده مبتنی است که هر شخصی یک شخص است, نه یک حضور.
حقیقت این است که در کل هیچ شخصی در دنیا وجود ندارد؛ فقط حضور وجود دارد. شما نیستید _ نه به مثابه یک نفس, جدای از کل. شما بخشی از کل هستید. کل به شما راه می‌یابد, کل در شما نفس می‌کشد, در شما می‌تپد, کل هستی شماست.
عشق به شما نخستین تجربه از هماهنگ بودن با چیزی را می‌دهد که نفس شما نیست. عشق به شما این نخستین درس را می‌دهد که می‌توانید در هماهنگی با کسی باشید که هرگز بخشی از نفس شما نبوده است. اگر شما بتوانید با یک زن هماهنگ باشید, اگر شما بتوانید با یک دوست هماهنگ باشید, با یک مرد, اگر شما بتوانید با کودک خود یا با مادر خود هماهنگ باشید, چرا نتوانید با تمامی انسان‌ها هماهنگ باشید؟ و اگر هماهنگ بودن با یک فرد چنین لذتی می‌دهد, پیامدش چه خواهد بود اگر با کل انسان‌ها هماهنگ باشید؟ و اگر شما بتوانید با تمامی انسان‌ها هماهنگ باشید, چرا نتوانید با حیوانات و پرندگان و درختان هماهنگ باشید؟ آن گاه, یک گام به گامی دیگر رهنمون می‌شود.
عشق یک نردبام است؛ با یک نفر آغاز می‌شود, با تمامیت به پایان می‌رسد. عشق آغاز است, خداوند پایان است. از عشق در هراس بودن, از دردهای بالنده‌ی عشق در هراس بودن, محصور ماندن در یک سلول تاریک است.
انسان امروزی در یک سلول تاریک زندگی می‌کند؛ سلولی که خود شیفته است. خودشیفتگی بزرگ‌ترین دلمشغولی ذهن مدرن است.
و بنابراین مسائلی وجود دارند, مسائلی که بی‌معنی‌اند. مسائلی وجود دارند که سازنده‌اند, زیرا شما را به آگاهی و هشیاری متعالی‌تری رهنمون می‌شوند. مسائلی وجود دارند که شما را به هیچ جایی هدایت نمی‌کنند. آن‌ها فقط شما را در بند نگاه می‌دارند, فقط شما را در مخمصه‌ی کهنه‌ی خودتان نگاه می‌دارند.
عشق مساله‌ها می‌آفریند. شما با پرهیز کردن از عشق, می‌توانید از آن مسائل پرهیز کنید. اما آن‌ها مسائلی بسیار ضروری هستند! آن‌ها ناگزیر از رویارو شدن هستند, ناگزیر از مواجهه؛ آن‌ها ناگزیرند زیسته شوند و می‌باید از میانشان گذشت و به ماورا رفت. و راه به فراسو رفتن از آن میان است. عشق تنها چیز واقعی است که ارزش اعمال کردن دارد. تمامی چیزهای دیگر دست دوم هستند. اگر این به عشق کمک کند, خوب است. تمامی چیزهای دیگر فقط یک وسیله‌اند, عشق هدف است. بنابراین, درد هم آن قدر هم که باشد, به درون عشق بروید.
اگر شما به درون عشق نروید, همان گونه که بسیاری از مردم تصمیم گرفته‌اند, آن گاه شما با خود درگیر خواهید بود. آن گاه زندگی شما یک زیارت نیست, آن گاه زندگی شما یک رودخانه نیست که به اقیانوس می‌رود؛ زندگی شما یک آب‌گیر راکد و گندیده است, کثیف, و به زودی هیچ چیزی جز چرک و گل نخواهد بود.
برای پاک ماندن, انسان نیازمند جاری ماندن است؛ یک رودخانه پاک می‌ماند, چون به جاری بودن ادامه می‌دهد. جاری بودن روند پیوسته‌ی باکره ماندن است.
یک عاشق باکره می‌ماند. تمامی عشاق باکره‌اند. مردمی که عشق نمی‌ورزند, باکره نمی‌مانند؛ آنان مسکوت می‌شوند, راکد؛ آنان دیر یا زود شروع به بوی گند دادن می‌کنند _ و زودتر از دیرتر _ چون آنان هیچ جایی برای رفتن ندارند. زندگی آنان مرده است.
این جایی است که انسان مدرن خود را می‌یابد, و بدین سبب, تمامی انواع روان نژندی‌ها, تمامی انواع دیوانگی‌‌ها متداول شده‌اند. بیماری‌های روانی ابعاد عمومی گرفته‌اند. دیگر چنین نیست که معدود افرادی بیمار روانی باشند؛ واقعیت این است که تمامی زمین یک تیمارستان شده است. تمامی انسانیت دارد از نوعی روان نژندی رنج می‌برد.
و این روان‌نژندی از ایستایی خودپسندانه‌ی شما می‌آید. هر کسی با وهم داشتن یک خویشتن جدا درگیر است؛ از این روی مردم دیوانه می‌شوند. و این دیوانگی بی‌معناست, نابارآور, نیافریننده. یا مردم شروع به ارتکاب خودکشی می‌کنند. این خودکشی‌ها نیز نابارآور و نیافریننده‌اند.
شما ممکن است با خوردن زهر یا پریدن از صخره یا شلیک کردن به خود مرتکب خودکشی نشوید, اما می‌توانید مرتکب نوعی خودکشی شوید که روندی بسیار بطئی دارد, و این آن چیزی است که دارد اتفاق می‌افتد. مردم بسیار معدودی به طور ناگهانی مرتکب خودکشی می‌شوند. دیگران برای یک خودکشی بطئی تصمیم گرفته‌اند؛ آنان به تدریج, به آهستگی می‌میرند. اما تقریباً, تمایل به انتحاری بودن عالمگیر شده است.
این راه زندگی نیست؛ و دلیل, دلیل بنیادی آن است که ما زبان عشق را فراموش کرده‌ایم. ما دیگر برای رفتن به درون آن ماجراجویی که عشق نامیده می‌شود, به قدر کافی شجاع نیستیم.
از همین روست که مردم مجذوب سکس هستند, چون سکس مخاطره‌آمیز نیست؛ گذرا و موقتی است, شما درگیر نمی‌شوید. عشق درگیری است؛ تعهد است؛ گذرا نیست؛ یک بار که ریشه بگیرد. می‌تواند برای ابد باشد.
عشق می‌تواند تعهدی مادام‌‌العمر باشد. عشق محتاج صمیمیت است و فقط هنگامی که شما صمیمی هستید, دیگری یک آیینه می‌شود. وقتی که شما با یک زن یا مرد در رابطه‌ای جنسی ملاقات می‌کنید, شما در کل اصلاً ملاقات نکرده‌اید؛ در واقع, شما از روح دیگری اجتناب کرده‌اید. شما صرفاً از بدن استفاده کردید و گریختید, و دیگری نیز از تن شما استفاده کرد و گریخت. شما هرگز به قدر کافی صمیمی نشدید تا از چهره‌ی اصیل یکدیگر پرده بردارید.
عشق بزرگ‌ترین کوآن ذن است.
عشق دردناک است, اما از آن نپرهیزید. اگر از عشق بپرهیزید, از بزرگ‌ترین مجال روییدن و بالیدن پرهیز کرده‌اید. به درون آن بروید, درد عشق را بکشید, چون بزرگ‌ترین سرمستی از میان رنج می‌آید. بله, درد وجود دارد, اما به سبب درد, سرمستی زاده می‌‌شود, بله, شما ناگزیر خواهید بود به مثابه یک نفس بمیرید, اما اگر بتوانید به مثابه یک نفس بمیرید, به مثابه یک هستی الهی تولد خواهید یافت, به مثابه یک بودا. و عشق نخستین طعم نوک زبانی «تائو», تصوف و ذن را به شما خواهد داد. عشق نخستین سند را به شما خواهد داد که خدا هست, که زندگی پوچ و بی‌معنی نیست.
مردمی که می‌گویند زندگی بی‌معنی است, مردمی هستند که عشق را نشناخته‌اند. تمامی آن چه که آنان دارند می‌گویند, این است که زندگی آنان عشق را از دست داده است.
بگذارید درد باشد, بگذارید رنج بردن باشد. به میان شب تاریک بروید, و شما به طلوع خورشیدی زیبا خواهید رسید. این فقط در زهدان شب تاریک است که خورشید پرورده می‌شود. این فقط از میان شب تاریک است که صبح می‌آید.
تمامی رویکرد من در این جا از عشق است. من فقط عشق و فقط عشق می‌آموزم و نه هیچ چیز دیگر. شما با عشق زاده شده‌اید. عشق خدای واقعی است _ نه خدای متخصصین الهیات, بلکه خدای مسیح(ع), خدای محمد(ص), خدای عارفان و متصوفه, خدای بودا, عشق یک راه است, یک روش, برای کشتن شما به مثابه یک فردیت جدا و برای کمک کردن به شما که سرمدی شوید؛ به مثابه یک شبنم ناپدید شده و اقیانوس شوید‌, اما شما ناگزیر خواهید بود از میان در عشق بگذرید.
و به طور قطع وقتی انسان مثل قطره‌‌ای از شبنم شروع به ناپدید شدن می‌کند و انسان دیرزمانی هم چون یک شبنم زندگی کرده است, این دردآور است؛ زیرا انسان فکر کرده است که «من این هستم, و حال این دارد می‌رود, من دارم می‌میرم.» شما در حال مردن نیستید, بلکه فقط یک وهم دارد می‌میرد. شما با وهم همذات پندار شده‌اید, درست, اما وهم هنوز هم وهم است. و فقط آن گاه که وهم رفته باشد, شما قادر خواهید بود ببینید که کیستید. و این رازگشایی شما را به قله‌ی جاودان لذت, سعادت, جشن و سرور می‌آورد.

-------------------------------------------------

دانشگاه آزاد

شادابی مدیرکل روابط عمومی دادستانی تهران

 

انتظار غلطی است که برخی فکر می کنند دستگاه قضایی باید به مواجهه با پدیده های جدید برود. این مطلب را شادابی مدیرکل روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلابی تهران اظهار داشت. وی که مسئول پیگیری پرونده گلدکوئست نیز هست در پاسخ به سوال خبرنگار ما افزود: بخش های مختلف کشور از جمله نهادهای اقتصادی و تخصصی بایستی در تنویر زمینه های فعالیت و تعامل با پدیده هایی نظیر بازاریابی شبکه ای نقش خود را ایفا کنند. قرار نیست تاوان برخی کم کاری ها را همیشه دستگاه قضایی بپردازد.

وی با ابراز امیدواری نسبت به حل و فصل مسائل مرتبط با یکی از مدلهای نت ورک مارکتینگ که اخیرا در دادسرای کارکنان دولت برای آن تشکیل پرونده شده است اظهار داشت: در هر نوع تجارت سنتی یا مدرن امکان کلاه برداری وجود دارد مهم این است که افراد آگاهی های لازم را در هر مورد و قبل از هر اقدامی کسب کنند. بازاریابی شبکه ای هم از این قاعده مستثنا نیست.

شادابی در پایان تصریح کرد: در مورد قانونمند کردن فضای فناوری اطلاعات و اینترنت تلاش های ارزنده ای صورت گرفته است و پیش نویس نهایی در شرف تصویب است که در صورت به اتمام رسیدن آن برای تصویب نهایی به مجلس ارسال خواهد شد و در این مسیر موافقان و مخالفان می توانند آراء خود را به مراجع ذیصلاح انتقال دهند.

http://harchizi.com/showArticle.php?id=60&PHPSESSID=d807d8323c645c4c24e7130876359b83

 

 

د، کنفرانس بین المللی Network Marketing را برگزار می کند

شنیده ها حاکی است بنا به دستور دکتر جاسبی مرکز مطالعات استراتژیک دانشگاه آزاد ماموریت یافته نخستین کنفرانس بین المللی نت ورک مارکتینگ را در ایران برگزار کند.

این منبع آگاه اظهار داشت : این روزها به دلیل کاربرد ریاضیات جدید در اقتصاد وهمچنین نقشه شبکه های انسانی رویکردهای جدید اقتصادی – اجتماعی به وجود آمده است. جدید بودن این نوع فرایندها موضوع روز بسیاری از محافل علمی در دنیا است.

وی افزود: دکتر جاسبی از مرکز مطالعات استراتژیک خواسته است هر چه سریعتر با برگزاری کنفرانس بین المللی ابعاد حقوقی، قانونی، علمی، ریاضی، اجتماعی و اقتصادی این موضوع کلام را به بحث و بررسی بگذارند. همچنین وی افزود : مرکز مطالعات استراتژیک در تلاش است از تنی چند از اساتید بین المللی این موضوع و صاحب نظران این رشته برای حضور در ایران دعوت به عمل آورد. خبرنگار در تماس مستقیم با ریاست دانشگاه آزاد از صحت و سقم این موضوع جویا شد : دکتر جاسبی ضمن رد نکردن این اظهارات مصاحبه و هر گونه اظهار نظری در این باره را زود هنگام دانست و افزود برخوردهای غیرعلمی با نت ورک مارکتینگ کار دست همه می دهد.

گفتنی است مرکز مطالعات استراتژیک دانشگاه آزاد 3 سال پیش به قصد بررسی پدیده های جدید علمی و تولید راهکارهای کاربردی – اجرایی برای نهادها و مسئولین کشور تأسیس شد و تا کنون چندین طرح علمی – کاربردی را در اختیار نهادهای مختلف قرار داده است. این نهاد پژوهشی از دید کارشناسان داخلی و خارجی برای طرح های پژوهشی خود استفاده می نماید و در میان پروژه های به ثمر رسیده طرح دانشگاه مجازی ایرانی به چشم می خورد.

http://harchizi.com/showArticle.php?id=77&PHPSESSID=d807d8323c645c4c24e7130876359b83

 

-------------------------------------------

 

در گفتگوی اختصاصی با پروفسور رضا تدین - استاد دانشگاه صنعتی دانمارک

 

در گفتگوی
اختصاصی با پروفسور رضا تدین - استاد دانشگاه صنعتی دانمارک



زیرساختهایی برای خلق فرصتهای طلائی


فرصتی نبود تا تلف کنم همه سعی و تلاشم صرف این شد که به موقع به موعد قرار با پروفسور رضا تدین برسم. این هم از نعمتهای بزرگ خدا است که من رانندگی بلد نیستم و لطف بیشتر خدا که دوست روزنامه نگاری را که چندی است مسئولیت هایی این طرف و آن طرف بر عهده دارد در یکی از خیابان های مسیر دیدم.
سوار وسیله نقلیه او می شوم و قصه را برایش تعریف می کنم. می گوید که علاقه زیادی به موضوع دارد و به اتفاق من به سمت محل قرار با پروفسور تدین می رویم و دقایقی بعد وقتی می خواهم گفتگو را شروع کنم می بینم که این دوست و مهمان مصاحبه حسابی گرم گفتگو هستند. حیف نبود با سوالاتم این هم سخنی زیبا را خراب می کردم. شما هم می توانید حاصل آن را بخوانید و ببینید چقدر با نظر من موافق هستید. تا فراموش نکردم به این نکته اشاره کنم که لباس مسئولیت نگذاشت نام دوست عزیزی که ما را همراهی کرد در این نوشتار بیاورم.و سپاس فراوان از خانواده این استاد عزیز که
ساعاتی قبل از پرواز او به دانمارک این فرصت را برای همه چیز فراهم کرد .



- اقتضائات  Networkو Businuess به سمتی می رود که انسانها غربال می شوند و کسانی می مانند که چند مشخصه عمده دارند اول خلاقیت دوم دانش لازم سوم اینکه از اخلاق حرفه ای برخوردارند.



فرصتهایی به وجود می آید و هر چه دیر بجنبیم بیشتر از دست می رود. شما چطور فکر می کنید؟



طبیعی است که من هم کاملا با آن موافقم.

سیستمهایی که از نوع Network هستند کیفیت هایی دارند که اگر کسی روزی صحبت از انقلاب صنعتی می کرد و اساسا توانستیم در آن مقطع تقسیم کار کنیم سیستم های
Network
نیز باعث می شوند در جهان تقسیم کار صورت بگیرد و مشاغل بسیاری
تولید شود. شاید اوایل برخی فکر می کردند از این

Networkها چه چیزی در می آید. اما امروز می دانیم که استفاده از این نوع کیفیت ها باعث می شود
اقتصاد پیشرفت کند و انسان می تواند به یک مهره فعال و پویا تبدیل شود و مهم نیست به لحاظ جغرافیایی کجا هستیم. این هم مشکل بزرگی برای کشورهای صنعتی شده چرا که آنها می دانند بسیاری از این خلاقیت ها و مهارت ها دیگر در انحصار غول های صنعتی نیست و هر روز انحصارات گذشته کمرنگ تر می شود و به موقعیت های دیگری انتقال پیدا می کند. وقتی صحبت می کنید که در ایران چه کارهایی می شود انجام داد یعنی قطب جذب نیروی کار می تواند به اینجا بیاید اما توجیه کشورهای صنعتی این است که می گویند ما باید یک گام، فراتر برداریم تا موقعیت خود را تثبیت کنیم و در این رقابت است که ایران می تواند جایگاه خود را بهتر کند و به نظرم موقعیت کنونی فرصتی بسیار حیاتی برای ایران و کشورهایی نظیر ایران است و شاید فردا این موقعیت دیگر نباشد. نباید همیشه به فکر پول بود و باید از ضریب هوشی بالای خود استفاده کنیم، بازار وسیع
جهانی وجود دارد. حالا اگر فرصت ها را نادیده بگیریم افراد یا شرکتها یا کشورهایی
می آیند و انحصاراتی را به وجود می آورند آن وقت است که شرایط سخت تر می شود.

 اخیرا در همایش E-Businuess ایران شرکت کرده بودم واقعا از سطح مقالات ارائه شده توسط محققان ایرانی لذت می بردم. گاهی اوقات فکر می کردم اگر چنین کنفرانسی را در دانمارک برگزار می شد تا چه حد می توانستیم به سطح این همایش دست پیدا کنیم واقعا مقالات و مطالبی که بچه های ایرانی ارائه می کردند سر بود. با خودم فکر می کردم اگر افراد امکاناتی نظیر آنچه ما داریم در اختیار داشتند چه غوغایی می کردند.



- آقای پروفسور فکر نمی کنید مقوله زیرساختها و امکانات زیرساختی بیشتر یک مقوله روانی و تبلیغاتی است؟ به هر حال امکانات اولیه برای ورود به
Network
را داریم اینکه کسی بخواهد اصول اولیه کار بر روی
Network
را بیاموزد چندان طولانی و سخت نیست. بسیاری از این مطالب را
می توان به صورت چهره به چهره آموخت. با برخی از نخبگان این حوزه نشست و برخاست کردیم برای ما مدل سازی از روی روندی که آنها طی کردند جالب بود کاملا مشخص است کسی برای آنها سرمایه گذاری خاصی نکرده است. البته ریسک پذیری زیادی داشتند و ایران عرصه ریسک بسیار گسترده ای دارد. اما وقتی که می خواهیم کلان نگاه کنیم شاید اصلی ترین بخش این است که بستر را خوب بشناسیم و به دیگران معرفی کنیم و بگوییم که می توانیم در پیگیری این سوژه با کمترین سرمایه گذاری ملی و کمترین فرصت زمانی به نسبت
بقیه سرمایه گذاری ها بیشترین ره آورد را به دست آورد. این مطلب را چگونه می بینید؟



مبحثی که اشاره شد را در دانمارک بود و الان هم داریم به خصوص این نوع مطالب به زمانی بر می گشت که هزاره عوض می شد طی سال 2000 دورانی بود که در کشورهایی مثل دانمارک سیستم هایی Dialup (اتصال به اینترنت از طریق شماره گیری تلفنی) بسیار رایج شده بود و وقتی عنوان می شد در دنیای جامعه اطلاعاتی اگر می خواهید موقعیت بهتری داشته باشید احتیاج به یکسری چیزهایی است که با سیستم های موجود متفاوت باشد برخی مقاومت می کردند به هر حال در دانمارک سعی کردیم برای دولت تجزیه و تحلیل کنیم بالاخره باید چه کار کرد الان چه کنیم که از وضع فعلی که هستیم به جلو برویم. یکی از مسائلی که دائما زیر سوال می بردیم زیرساختها بود نمی گفتیم که دولت بیاید لزوما درباره زیرساختها پول خرج کند کشورهای غربی که عمدتا با سرمایه بازار اداره می شوند شاید مساله پیچیده ای باشد اگر دولت بخواهد دخالت مستقیم بکند حرف ما این بود باید از تمام امکانات استفاده کرد و زیرساختها را ارتقاء داد. هر آنالیزی که بر روی اطلاعات موجود انجام می دادیم چیزی جزء ارتقاء سطح زیرساختها نتیجه نمی داد شاید بگویند چون افرادی مثل من به لحاظ تخصص به زیرساختها معطوف هستند چنین نتیجه ای می گیرند اما حقیقت این نیست به هر حال تجربه نشان داد که ظرف 3 سال اخیر تمام قوا در کشور
دانمارک به سمتی رفت که این زیرساختها را رشد بدهند. طوری شد که به عنوان یک وظیفه
اجتماعی به آن نگاه کنند و کیفیتها به قدری خوب شود که مردم به راحتی و بدون دغدغه
بتوانند از آنها استفاده کنند. مانند همان چیزی که درباره تلفن رخ داد درباره
زیرساختهای اینترنتی و مخابراتی که موجب توسعه پهنای باند و سرعت دسترسی به اینترنت
و دیتا می شود شرایطی در اروپا به وجود آمد که کشورهای اروپایی خود را در یک رقابت
دائمی با یکدیگر می بینند. خدا نکند که اگر به دولت دانمارک بگوییم چه نشسته اید که
کشور سوئد در
IT
و زیرساختهای آن از شما جلو افتاده است شاید انکار کنند و به
ما بگویند که آمارهای شما درست نیست یا بگویند بروید دوباره بررسی کنید. به خاطر
این نیست که فقط بخواهند در رتبه بندی کشورها جلو بیافتند بلکه آنها می دانند این
مقوله مهم یک نیاز ضروری است و نباید عقب افتاد. وقتی مساله

Network
را مطرح می کنیم به دلیل کیفیت هایی که در آن
نهفته است اگر در آن پیش بیافتید در کشور ارزش ایجاد کردید ارزش هایی که همه را
منتفع خواهد کرد. با یک مثال دیگر موضوع را روشنتر می کنم چه زمانی به جمع بندی
رسیدیم که باید راه های ارتباطی خود را گسترش دهیم جاده های خود را آسفالت کنیم و
آنها را به همه جا بکشیم کجا را آسفالت کنیم و چرا باید آسفالت کنیم. حالا اگر شما
تا فلان روستا را آسفالت کردید اما اتومبیلی برای جابجایی مسافران نبود کاملا بی جا
و بی مورد هزینه شده است. به هر حال جاده خاکی است مردم می آیند و می روند و به
مرور نیازش احساس می شود و این جاده ها آسفالت می شوند. آن نیازی که کشورهای
اروپایی هر روز بیشتر احساس می کنند از این جنس است اما اگر بخواهی امروز در دنیا باشی و حداقل روی شما یک حسابی باز کنند باید شبکه های قوی داشته باشی.



- آقای پروفسور چیزی که شما به عنوان زیرساختها مورد هدف و بحث و بررسی قرار دادید در دانمارک چگونه از سوی شما و همکارانتان با نهادهای ذیربط مطرح می شد؟



یکی از مواردی که هر بار قرار بود برای دولت و
وزارتخانه های آنها مطرح شود و به عنوان راهنمایی و توصیه اکید ارائه می شد همین
موضوع زیرساختها بود. وقتی که می خواستم به ایران بیایم نشستم و یکسری از پروژه های
به نتیجه رسیده را برانداز کردم در سال 98 پروژه ای در رابطه با


Ecamerce
یا تجارت الکترونیک داشتیم در آن پروژه دیدم که مقوله هایی که
بسیار مهم بود و مورد اشاره قرار گرفته است یکی امنیت شبکه دیگری پرداخت، نظام
بانکی و یا سیگنال های دیجیتالی و پول الکترونیک بوده است اما همه اینها ذیل این
مساله مهم تعریف می شد که نباید به زیرساختهای موجود اکتفا کرد. من با ایران و
شرایط خاص آن آشنا نیستم ولی می توانم صادقانه بگویم در کشوری با پیشرفتگی دانمارک هنوز که هنوزه به دولتمردانشان می گوییم خوب نیست و باید زیرساختها را بیشتر تقویت کرد و توسعه داد.



- پورفسور، بخواهیم یا نخواهیم یک کشور جهان سومی هستیم کشورهایی نظیر دانمارک حس اول بودن در آنها ایجاد شده و همیشه در توسعه سعی می کنند جزو اولی ها باشند شاخصه های توسعه آنها کاملا مشخص و تبیین شده است.
هنوز در تعین و تکلیف این نوع شاخصه ها در ایران مشکلاتی داریم. در یک شبکه
اینترنتی این امکان به هر کسی داده می شود تا با تلاش خود قدرت خلاقیت و توانمندی
های ذهنی که دارد در صف اول قرار بگیرد و قطعا در صنعت اینگونه نیست. درباره همین انرژی هسته ای و تولید انرژی از نیروگاه های هسته ای چه فشارها و محدودیت هایی را برای ایران به وجود می آورند. نکته اصلی که وجود دارد این است که ما را جزو کلوپ کشورهای دارای تکنولوژی تولید انرژی هسته ای بپذیرند دعوای ما یا اختلاف نظر ما با کشورهای غربی و چین و روسیه به نظر می رسد بیشتر در عضویت در این کلوپ هسته ای است.

آنها هم بهانه های مختلفی می تراشند. صرفا در حال حاضر مساله سلاح های هسته ای جنبه
تبلیغاتی و نمایشی دارد. غرب و کارشناسان آن سوال عمده ای که مطرح می کنند این است
که شما از کی توانستید به این قابلیت های جدید در تکنولوژی هسته ای دست پیدا کنید.
حالا وقتی که ما را در کلوپ هسته ای دنیا بپذیرند قاعده برخورد فرق می کند. کشورهای
غربی در بحث شاخصه های توسعه جامع، خود را اعضای کلوپ می دانند ما در بخش

IT می خواهیم به تصمیم گیرندگان کشور و خط مشی نویسان جامعه و دولت بگوییم و در حد توان بقبولانیم که سرمایه گذاری در بخش IT صرفا یک هزینه نیست و سرمایه گذاری بسیار کارآمدی است و اولا این عرصه را کسی تهدید نداند چنین مشکلاتی را در دانمارک ندارید. ما می خواهیم این تفسیر را همگانی کنیم که Network یا IT یا ICT عرصه ای است که به همه سود می رساند. صحبت ما این است که Network
به رسمیت همگانی شناخته شود با تمام ابعاد و زوایای آن و این رسمیت فکری شرایط را برای ایجاد زیرساختها و تمایل ملی برای سرمایه گذاری دست اولی بر روی زیرساخت ها فراهم می کند.

آن وقت شخصیت هایی مثل شما که مثلا متخصص زیرساختها هستید دغدغه این را ندارید که ببینید اساسا مخاطبان شما شبکه و اینترنت را می شناسند یا خیر. در بخش
خصوصی می بینیم که پیشرفتهای بسیار خوبی از همین امکانات موجود فراهم شده این هم
جزو سرمایه ملی است باور کنید ما یکی از انبارهای بزرگ کامپیوتر دنیا هستیم. فکر
نمی کنم به راحتی بتوان در بخشهای متوسط جامعه خانه ای را پیدا کرد که در آن
کامپیوتر نباشد در هر اداره ای که می رویم سر هر میزی کامپیوتری دیده می شود فقط
مانده است که در کنار میز ناهارخوری هم کامپیوتر بگذارند. در این سطحی که هستیم به
عنوان یک متخصص از منظری که شاید با دیدگاه شما اندکی متعارض باشد هنوز زیرساختها
را مشکل اصلی نمی دانم نگران آن حجمی از فرهنگ و پشتیبانی اجتماعی هستم که توسعه
زیرساختها را باید حمایت کند و می ترسم که به جای اینکه به این روند انرژی بدهند
چرخه گردش سوختی آن را کند کرده و انرژی بگیرند. حرف اول و آخر ما این است که عدم
سرمایه گذاری در این بخش یک خودکشی ملی است. ببنید ما تا سال 2005 بایستی تکلیف خود را با سازمان تجارت جهانی مشخص کنیم و اگر نه به یک کشور تک محصولی ایزوله و تحت محاصره جامعه جهانی تبدیل می شویم تا پایان سال 2005 باید موقعیت خود را در رقابتی بودن صنایع خودروسازی یا فرآورده های نفتی و یا دهها مورد دیگر مشخص کنیم. 180 کشور دنیا به سازمان تجارت جهانی پیوسته اند 10 – 11 کشور هم هنوز در مسیر عضویت آهسته آهسته قدم می زنند که شاخص ترین آنها ایران است. در چنین شرایطی فرهنگ Network

داد و ستد نت ورکی یا صادرات نرم افزاری به داد ما می رسد. اینطور فکر نمی کنید؟


بله کاملا درست است. اگر شما به تاریخ پیشرفت
تلفن در دانمارک نگاه کنید و یا به پیشرفت رادیو و تلویزیون نگاه کنید مواردی را می
بینید مثلا یکی از مسائلی که مطرح بود مربوط به ظهور تلویزیون می شد. وقتی که رادیو
جای خود را در دانمارک باز کرد تلویزیون به بازار آمد اوایل به عنوان یک کالای
مبتذل با آن برخورد می کردند حتی جالب است بدانید که پسر یکی از صاحبان شرکتهای
رادیو سازی به آمریکا می رود و در آنجا تلویزیون می خرد و به دانمارک می برد و به
پدرش گفته بود بابا این تلویزیون آینده ما است. پدرش هم خشمگین شد و تلویزیون را
شکست و گفت این جلف بازی ها چیست. وقتی یک پدیده جدید می آید یکی از مشکلاتی که رخ می دهد این است که آیا این خوب است یا بد است به درد می خورد یا به درد نمی خورد. اقتصاد آن چیست چه کسی آن اقتصاد را اداره می کند. آیا به خاطر این پدیده جدید ما باید خط مشی های کلی خود را عوض کنیم. خاطرم هست به دلیل اینکه در دانمارک ارتباط نزدیکی با موضوع
IT داشتم برخی به ما می گفتند در آمارهای جهانی خود یک جایی را به ما نشان دهید که با اینترنت کار بزرگ و خوبی شده است اما امروز می بینیم که به این نتیجه رسیده اند که Network
و فن آوری اطلاعات خوب است باعث می شود که به جامعه الکترونیکی وارد شویم و جای خود را پیدا کنیم طبیعی است وقتی که این مقوله را مطرح می کنیم مسئولیت های جدیدی را هم ایجاد می کند. در دانمارک قانونی داریم که شرکتها حق ندارند قیمت تلفن واگذار شده در یک روستای دورافتاده دانمارک را گرانتر از یک تلفن واگذار شده در یک منطقه شهری
نزدیک مقرر کنند. به خاطر اینکه دولت به این نتیجه رسید که تلفن خوب است و استفاده
از آن مزایای بسیاری دارد. در مساله زیرساختها و پهنای باند که موجب می شود سرعت اینترنت به صورت شگفت آوری بالا برود در جامعه دانمارک هم هنوز به جایگاه تلفن نرسیده ایم ما خیلی تلاش کردیم که این مطلب را قانون کنیم و بفهمانیم که این هم مثل تلفن است اینجا کیفیت دیگری مطرح است اما ارزش های افزوده بسیاری برای همه ایجاد می کند.



- ما هم معتقدیم نیازی به سرمایه گذاری مستقیم
دولت نیست شاید شرکتهای خصوصی بتوانند از ارزش افزوده این سرمایه گذاری ها استفاده کند صحبت ما با بخش دولتی این است که در این چرخه دخالت نکند وگر نه به خودی خود این گردونه گلیمش را از آب خواهد کشید.!



ما در اروپا از جامعه ای بیرون می آییم که اتفاقا تمام سیستم های ارتباطی آن دولتی بوده و شدیدا انحصاری است و وقتی که آن را به بازار واگذار می کند به این نتیجه می رسد که اشتباه کرده است. لااقل 100 سال است که در این باره بحث می شود. سیستم های شبکه ای و اینترنتی خاصیت هایی دارند که خودشان برای شرکتهای خصوصی انحصاراتی ایجاد می کند و اتفاقا بازار اشکالی پیدا می کنند که باید هدایت شود ولی از سوی دیگر مطرح است که تا یک حدی اجازه بدهید بازار
هدایت کننده رویه باشد و اگر جایی به این نتیجه رسیده اید که بازار نمی تواند باید
کمک کنید چون دولت مسئولیت دارد تا امکانات به همه برسد و پارادایمایی که مطرح است
به هر حال نتیجه می گیرد که بازار می تواند تا حد زیادی با مکانیزم خود مشکل را حل
کند تازه وقتی که دولتها می خواهند قانونی بگذارند اتحادیه های صنفی شرکتهای خصوصی
فعال می شوند و اظهار می کنند که ما بهتر از شما می توانیم مشکل را حل کنیم و شما
به عنوان یک نهاد دولتی خود را وارد ماجرا نکنید. حالا اگر بخواهیم نتیجه بگیریم
اول باید همه را به این اجماع برسانیم که
Network
خوب است بعد وظایفی برای بخشهای خصوصی و دولتی قائل شویم و اگر مکانیزم بازار
نتوانست کارش را بکند باید هدایت شود و اگر مکانیزم بازار به خوبی جواب می دهد
نباید دست آن را بست. مهم این است که هدف گذاری کرد یکی از هدف گذاری های در
دانمارک این بود که 3 سال پیش اعلام کردیم سیستم های

Dialup
باید کنار گذاشته شود و به جای آن سیستم های پهنای باند ایجاد
شود. باور کنید وقتی که سیستم های جدید مطرح شدند و فیبرهای نوری و ارتباطات

DSL به وجود آمد مردم در عرض این سه سال متحول شدند. در سالهای گذشته چه وقت می شد همسر من بیاید کارهای بانکی اش را از طریق اینترنت انجام دهد اما الان قصه فرق می کند هر خانواده دانمارکی که کامپیوترش را روشن می کند بلافاصله روی
Net
است و می تواند از سرویس های اینترنتی استفاده کند. هیچ چیزی
به اندازه این مطلب خنده دار نیست که کسی برود در صف بانکی و مثلا بخواهد پولی را
به حسابی واریز کند.




- در بحث مدیریت شهری ایران هم به این نتیجه می رسیم که فضای مجازی بسیاری از رفت و آمدها را حذف می کند و همه این بخشها تحت تاثیر این قابلیت ها قرار خواهند گرفت. در دنیا این مسائل حل شده است و گریز از این تکنولوژی فراگیر فایده ای ندارد. مهم نیست چه تکنولوژی است مهم این است چه استفاده ای از آن می بریم و مردم را در شیوه تشخیص کاربری کمک و هدایت کرد. نمی شود به مردم گفت بروید فلان فیلم را ببنید و باید فلان پیام را از فیلم دریافت کنید اگر چنین انتظاری داشته باشیم به ما می خندند. بایستی آموزش های اجتماعی به گونه ای باشد که افراد جامعه در قبال تاثیرات منفی احتمالی یک کاربری خاص از یک تکنولوژی مصون شوند و پادتن شخصی و اخلاقی تولید کنند. ما چاره ای نداریم جزء اینکه خودمان را قوی کنیم اجازه خلاقیت بدهیم اگر دولت نمی تواند فقط شرایط را فراهم کند تا بخش خصوصی بالا بیاید؟



فرمایش شما درست است اما ببینید به عنوان مثال
در راه آهن سالهای سال در دانمارک مباحثی مطرح بود. ببینید یکسری خدمات را در کشوری
دارای انحصار طبیعی دولتی است و غلط است اگر بخواهیم در این حوزه ها رقابت ایجاد کنیم. از نظر اقتصادی بسیار اشتباه است که بخواهید مثلا در کنار خط راه آهن دولتی
خط راه آهن خصوصی ایجاد کنیم چرا که شما می آیید با ایجاد رقابت در جایی که انحصار
طبیعی دولتی وجود دارد ارزش های اجتماعی را مخدوش می کنید. اما سیستمهای

TCIP
یا سیستم های نت ورکی چیزهایی نیستند که برای دولتها انحصار
طبیعی باشد. اتفاقا سیستم هایی هستند که در بخش خصوصی بی نهایت رقابت پذیر و توسعه
دهنده هستند. حالا در بخشی که تمرکز در یک شرکت خاص به دلیل انباشت سرمایه بالا رفت
آنجا دولت می تواند قصه را کنترل کند اما به طور عادی نیازی به دخالت نیست. چند روز
پیش که به مطب برادر سری زده بودم می خواستم برای

Modem کامپیوتر او یک درایور از روی سایت مایکروسافت
down loud کنم. وقتی که به سایت وصل شدم پیغام داد که سه ساعت طول می کشد. برادرم گفت چقدر خوب می شد یکسری جاهایی در این شهر با همکاری
ISPها امکانی را فراهم می کردند که این درایورها را آماده و روی
CD
به مردم بفروشند گفتم دکتر تو را به خدا این حرف را نگو این
فرمایش شما ضد تمام فرهنگ الکترونیک است. درایوری که می توانی در منزل بنشینی و با
امکانات
DSL
در عرض چند دقیقه بر روی کامپیوترت قرار دهی آنوقت بابتش دچار ترافیک و زحمت خرید بیرون از خانه شوی. تازه برادرم می گفت باید در کنار کامپیوتر بنشینم که اگر اینترنت قطع شد دوباره وصل شوم و این به نظر من یک فاجعه بود.



- واقعیت این است که دیگر فرصت نداریم و هر ثانیه که می گذرد اتفاقاتی می افتد که در پی آن با غفلت ما بیشتر عقب می افتیم. مسئولیت های اجتماعی ما حکم می کند در قبال فرصتهایی که از دست می دهیم وحشت کنیم. اعتقاد داریم ایرانی ها از نظر هوش و ذکاوت بسیار سطح بالایی دارند. من کمتر ایرانی را می بینم که در کارهای روزمره از خلاقیت خود استفاده نکند. خلاقیت به بخشی از زندگی عادی بسیاری از ایرانی ها تبدیل شده آنقدر که خودشان آن را حس نمی کنند و این چیزی است که حتی در ژاپن هم یافت نمی شود. شاید اقتضای Network این باشد که از این به بعد هر کس زحمت بیشتری بکشد بماند و کسی که خلاق تر است پایدار شود و کسی که با اخلاق تر است ماندنی تر باشد. هر سه این عنصر برای دوام و بقاء در دنیای اینترنت لازم و ضروری است و به نظرم همه دنیا این سه اصل را می پذیرند. فرصتی برای تلف کردن وجود ندارد هزینه از دست رفتن ثانیه ها برای ما میلیاردها دلار است. اما بعد از سال 2005 دیگر شرایط فرق می کند باید یک چیزی برای عرضه داشته باشیم. باید یک چیزی برای جذب سرمایه داشته باشیم یا حتی بتوانیم یک مدلی را برای الگو به دنیا ارائه دهیم اگر غیر از این بود علمی که افلاطون آورده بود تا به اینجا پیشرفت نمی کرد اینها همه دغدغه های نسل ماست؟



حالا که صحبت به اینجا رسید اجازه بدهید به پروژه ای اشاره کنم. شاید تبلیغ کار ما در دانمارک بشود ما ظرف دو سال اخیر یک پروژه تحقیقاتی تقریبا جهانی داشته ایم. به اصطلاح یک Info room درست کردیم که در آن راجع به مسائل مختلفی که در پیشبرد
زیرساختها و مسائل اقتصادی پروژه های موثر است بحث می شود. مثلا مطالبی از سریلانکا گفته می شود که می گویند در حال حاضر وضعیت ما چیست و می خواهیم چه کار انجام دهیم یا در همین
Info room پرسیده می شود که فلان کشور در چه زمانی چه کرده است و از تجربیات آنها بهره می گیرند. یکی از پروفسورهای بزرگ دانمارک هم مسئولیت این پروژه بزرگ را بر عهده دارد. سال گذشته تمام توان خود را بر این معطوف کردیم که سیستم های ICT
در کشورها و شهرهای مختلف آفریقایی چگونه پیشرفت می کند. و در
انتهای آن نیز در ماه آوریل بود که در مصر نتایج تحقیقات و این پرسمان مطرح شد.
امسال تمرکز را بر روی آسیا آورده ایم هند و بنگلادش و سریلانکا خیلی فعال هستند.
مسائل زیادی مطرح می شود حتی از بحث هایی که آیا درست است این فناوری و تکنولوژی به دست بازار داده شود آیا درست است انحصار دولتی بر روی آن قرار داد تا کجا می توانیم موضوع رقابتی شدن را مطرح کنیم یا اگر توانستیم از طریق اینترنت تلویزیون تماشا کنیم سیاستگذاری و قانونگذاری تلویزیون مخابرات و اینترنت چگونه خواهد شد. مشکلات چه از نظر آکادمیک و چه از نظر عملی عنوان می شود و در انتها سعی می کنیم کتابی تدوین شود که در آن نتایج تجربه کشورهای مختلف در اختیار یکدیگر قرار داده شود. چیزی که جالب می نماید این است که تاکنون فضای بحث و گفتگوی فراوانی فراهم شده و هر کسی سعی می کند چیزی به آن اضافه کند شاید مطالبی را ما ببینیم و کارشناسان و صاحبنظران داخل ایران به آن توجه ندارند و بالعکس از نکته ای غفلت کرده ایم و کارشناسان ایرانی به آن دقت ویژه ای داشته اند. همه اینها قابل طرح است می توان تجربه ها را در اخیتار یکدیگر گذاشت و از تجربه های دیگران استفاده کرد. ما یکسری فرصتهای مطالعاتی داریم دو تا سه روزه که نتایج جمع بندی در هر زمینه در کشورهای مرتبط با آن زمینه ارائه می شود. یک روز در الجزایر یک روز در مصر و یک روز هم در یکی از کشورهای آسیایی. یکسری ابعادی که شما بر آن تکیه می کنید اگر به مباحث ما وارد شود متخصصان ایران هم در اضافه کردن غنای مطالب ما موثر خواهند بود. برای همه این مساله عاجل است بعد هم می فهمیم آیا یک تجربه ای وجود دارد که می توان از یک
کشوری به کشور دیگر انتقال داد منظورم این نیست که تجربه ها را کپی کنیم و در جای دیگر استفاده کنیم معتقدیم هر تجربه خواص و ویژگی هایی دارد که می تواند در صورت انتخاب درست و صحیح، آن خصلت ها را در جای دیگر به کار برد و فرایندهای توسعه زیرساختها را بهینه کرد.



- در نشریه همه چیزی که دوستان منتشر می کنند سعی شده است در همین چند شماره ای که منتشر شده ظرفیت های ناشناخته نیروی انسانی کشور به قدر توان معرفی شود. جوانی که مهد خلاقیت است و عرصه بروز و ظهور خود را در مسیر تخریب می یابد اگر با توانمندی های اصیل و ظریب هوشی واقعی اش و آنچه که با استفاده از
IT
به کار می بندد معرفی شود نه تنها فضایی برای استفاده جامعه، شرکتها و
مسئولین به وجود می آورد فرصتهایی را هم برای خود خلق می کند این رویه ای است که در نشریه تاکنون به دنبال آن بوده اند. بحث و تعامل با شما و امثال شما چهاردیواری مناسبی را ترسیم کرده تا در آن استعداد ها، ظرفیت بیان و ظرفیت گویش پیدا کنند. در واقع سعی شده است به نوعی استعدادها را برای خودشان بازاریابی شوند و به این مطلب به عنوان یک وظیفه اجتماعی نگریسته می شود. شاید در این مسیر باشد که راهی غیر از مهاجرت برای مغزهای ایرانی فراهم شود. مهم این است که به نیروهای جوان اجازه عرضه شدن بدهیم.



به نظرم مطلب جالبی است این ایده را بهتر است در دانمارک مطرح کنم آدمهای خلاقی هستند که ظرفیت های بروز استعدادهای خود را در غالب خرابکاری ها نشان می دهند. صددرصد کار سنگینی می کنید که این گونه افراد را شناخته و کاربری آن را عوض می کنید. بیان این مطلب کار بسیار خوبی است. هکرها با اینکه کارهای تخریبی می کنند ولی به لحاظ استعداد و توانمندی آدمهایی با ضریب هوشی بالایی هستند شاید جزء با قابلیت ترین افراد باشند. شاید کاری که می کنند مجرمانه
باشد اما واقعیت این است که خیلی از شرکتها به این مطلب رسیده اند که نخبه های خود را از میان این افراد انتخاب کنند. شرایط خوبی را در اختیارشان می گذارند از آنها
نمی خواهند که مثلا سر ساعت فلان بیایند و سر ساعت فلان بروند به طور نسبی به آنها آزادی می دهند که هر طوری که دوست دارند پروژه ها را به نتیجه برسانند حتی از آنها گزارش کار هم نمی خواهند.



- نمی خواهیم وقت شما را زیاد بگیریم اندکی هم درباره خودتان بدانیم برای ما جای سپاس فراوان است. کجا درس خواندید چگونه ادامه تحصیل دادید و الان چه می کنید؟



من تا گرفتن دیپلم در مدرسه خوارزمی تهران بودم. دبستان در روشنک نزدیک دانشگاه صنعتی شریف سپری شد. راهنمایی را در مدرسه مازیار بودم بعد هم خوارزمی و پس از دریافت دیپلم به سربازی رفتم و برای ادامه تحصیل راهی دانمارک شدم و رشته الکترونیک را انتخاب کردم در آنجا مهندسی به شکل قدیمی به چهار بخش تقسیم می شود. وقتی وارد یک گرایش می شدی پس از مدتی می توانستی انتخاب کنی که می خواهی چه کاره شوی و تا انتهای مسیر را ببینی خب سیستم های مخابرات را انتخاب کردم. بلافاصله پس از اتمام تحصیلاتم به استخدام دانشگاه درآمدم و به عنوان یک محقق منصوب شدم. بعد هم با شرکتی همکاری کردم که ویدئو کدک درست می کرد مزایای مالی خوبی در شرکت داشتم اما به دلیل جدا شدن از فضای تحقیق ناراحت بودم و می خواستم به شرایط اولیه بازگردم. دانشگاه را هم خیلی دوست دارم چون در آنجا می توانم موضوع تحقیقاتم را انتخاب کنم سپس با علم به این مطلب که درآمدم کم می شود به دانشگاه برگشتم. هم تدریس را دوست دارم و هم تحقیق. در دانشگاه بود که می توانستم تعیین کنم که چه چیزی برایم جالب است. در دوره جدید حضورم در دانشگاه بیشتر به IT و زیرساختها پرداختم در حال حاضر عضو هیات علمی هستم و با مشارکت در پروژه های ملی و فراملی به کارهای تحقیقاتی ام ادامه می دهم و عمده وقتم را بر سیستم های زیرساختی و چگونگی شکل گیری آن گذاشته ام.

http://harchizi.com/showArticle.php?id=50&PHPSESSID=d807d8323c645c4c24e7130876359b83

-----------------------------------------------

 

- تا سال 2010 - 80% تجارت جهانی بر پایه تجارت الکترونیکی و بازاریابی شبکه استوار است. آینده از آن کسانی است که امروز تجارت الکترونیکی را جدی بگیرند.

 

- اقتضائات  Networkو Businuess به سمتی می رود که انسانها غربال می شوند و کسانی می مانند که چند مشخصه عمده دارند اول خلاقیت دوم دانش لازم سوم اینکه از اخلاق حرفه ای برخوردارند.

- سیستمهایی که از نوع Network هستند کیفیت هایی دارند که اگر کسی روزی صحبت از انقلاب صنعتی می کرد و اساسا توانستیم در آن مقطع تقسیم کار کنیم سیستم های
Network
نیز باعث می شوند در جهان تقسیم کار صورت بگیرد و مشاغل بسیاری
تولید شود.

-----------------------------------------------------------------------

تنها در لغت نامه است که پیروزی قبل از تلاش آمده است.

موفقیت فرزند جان کندن است - نه از طریق چاپلوسی بدست میآید و نه رشوه دادن - بهای آنرا بپیدازید تا از آن شما شود.

فقط سستی اراده ما سبب ضعفمان می شود وگرنه انسان همیشه برای حصول چیزی که به شدت آرزو می کند، توان کافی دارد.( ژان ژاک روسو )

همه انسانها باید ریسک کنند.اگر پیروز شوند موفقیت است,اگر هم شکست بخورند یک تجربه ارزشمند است. (روز ولت)

 

هرچه بیشتر فکر کنیم بیشتر در می یابیم که هیچ نمیدانیم،پس آنکه میگوید همه چیز را میداند بدان اصلا فکر نمیکند و هیچ نمیداند. (ولتر)

وست ویژن اینترنشنال - روش عضو شدن

چندسوال رایج : 

چگونه میتوانم در سیستم عضو شوم؟

همانطور که در مطالب بالا توضیح داده شد شما برای عضویت نیاز به یک کد معرف و یک جایگاه دارید.که در صورت تمایل به همکاری با گروه ما میتوانید با یکی از ایمیل های زیر مکاتبه نمائید.

hamed_smaily@yahoo.com

fr_kebriya@yahoo.com

ali_haamedi@yahoo.com

mrastgoofar@yahoo.com

ali_birahm@yahoo.com
 اگه عضو گروه شما نشم چی ؟

هدف ما موفقیت همه عزیزان در این شبکه میباشد .

 عضو شدن در گروه ما دارای مزایائی است از جمله :

 پشتیبانی ۲۴ ساعته آنلاین سر گروه از شما 

 ارسال کاتالوگ و سی دی آموزشی سیستم بوسیله پست پیشتاز به آدرس شما در هر کجای ایران

 پشتیبانی فنی اعضاء تیم در زمینه های مختلف 

آشنا شدن بیشتر با یکدیگر و ایجاد یک جو دوستانه برای همکاری های بعدی و در زمینه های مختلف کاری

وجه اشتراک را چگونه بایستی پرداخت کنم؟

شما پس از ثبت نام اولیه تا 24 ساعت فرصت دارید تا حساب خود را فعال نمائید. برای پرداخت وجه دو روش وجود دارد:

1-با مراجعه مستقیم به دفتر مرکزی شرکت در تهران و خرید E-Card و استفاده از آن برای فعالسازی

2- پرداخت وجه مورد نظر به اعضای سیستم و یا سرشاخه خود و خریر E-Serial جهت فعالسازی

اگه عضو این سیستم بشم دیگه پولدار میشم ینی؟

رسیدن به درآمد مناسب در این سیستم به فعالیت خود شخص در سیستم بستگی دارد وشرکت نیز هیچ تعهدی نداده که همه اعضاء به سود بالا برسند- هر اندازه بیشتر بازاریابی کنید متقابلاً به درآمد بالاتری دست خواهید یافت.(منطقیه نه..!)

حالا هدف شرکت از این کارا چیه؟؟

  کم کردن فشار از روی دولت در جهت ایجاد اشتغال

  کمک به دولت محترم در جهت جلوگیری از خروج بی ضابطه ارز از طریق NetWork

  کمک به اقتصاد ملی از طریق ورود ارز

  احیاء صنایع دستی

  گسترش صنعت گردشگری

  حمایت از صنعتگران کشور

---------------------------------------------------------

در صورت داشتن سوالات جدید با ما تماس بگیرید.

تلفن های تماس    :

اسماعیلی 09181614874
حامدی 09181614054
رحیم زاده ۰۹۱۸۳۶۱۶۴۰۰
مجیدی پور 09183639004
مومنی ۰۹۱۸۳۶۳۶۷۹۶*** فراهان-فرمهین-آشتیان
صبح خیز ثابت 09155056405 *** خراسان رضوی
نیساری 09144471142 *** ارومیه
 موسوی ۰۲۵۱۸۸۳۰۵۳۴*** قم

وست ویژن اینترنشنال

آشنایی با تجارت الکترونیک

در جهان پرشتاب امروز، رفاه اجتماعی و حتی تعالی فرهنگی در بسیاری از موارد وابستگی نزدیک و تنگاتنگی با شکوفایی اقتصادی دارد و این ممکن نیست جز اولویت در تنظیم برنامه ها و توسعه و تکمیل فناوریهای نوین اطلاعات که نیازهای اصلی را برآورده ساخته وجامع و فراگیر باشد.پیشرفت علوم ارتباطی و تاثیرات ناشی از آن،کلیه علوم پایه و به خصوص علم اقتصاد را تحت شعاع قرار داده است و باعث بوجود آمدن علم اقتصاد نوین شده است.

در گذشته نه چندان دور مرزها و گمرکها محدوده های جغرافیایی را از هم جدا می کرد و روابط  وضوابط  درون هر کشور به خودی خود شخصیتهای حقوقی ویژه آن کشور را رقم میزد و کمتر تحت تاثیر جریانات عمومی دچار تغییر و تحول می شد.اما دنیای در تحول امروز  ویژگیهای تازه ای را می طلبد وبا جهان ایستای دهه های گذشته تفاوتهای اساسی و بنیادی دارد. باطرح جهانی شدن اقتصاد و پیوستن جوامع مختلف به این طرح و نیز گسترش روزافزون شبکه جهانی اینترنت ، تجارت الکترونیک ابعاد گسترده ای پیدا کرده است بطوری که این امر یک ضرورت اجتناب ناپذیر شده است. قرار گرفتن در دهکده جهانی، ما را ناگزیر به مهیا نمودن زیرساختهای لازم تجارت الکترونیکی می سازد و عدم توجه به این قانون مندی های نوین، در آینده ای نه چدان دور فاجعه آمیز خواهد بود. یکی از مفاهیم تجارت الکترونیک حذف مرزها، گمرکها و واسطه ها و تبدیل شدن به یک دهکده جهانی همراه با یک سیستم پولی واحد می باشد.در تجارت الکترونیک مرزی وجود ندارد و فرقی نمی کند که افراد اجناس مورد نیاز خود را از کدام منطقه جغرافیایی خریداری کنند .تجارت الکترونیک باعث افزایش سرعت وحجم مبادلات بازرگانی گردیده و بطور محسوسی سبب کاهش هزینه خریدار و تولید کننده ، صرفه جویی در زمان ،حذف واسطه ها و در نهایت سود بیشتر می شود .

تجارت الکترونیک فرآیند خرید و فروش محصولات و خدمات بر روی شبکه اینترنت می باشد و می توان آن را به چند گروه : تجارت بین تولیدکننده و مصرف کننده (B2C  )، تجارت بین دو تولید کننده ( B2B  )، و تجارت بین دو مصرف کننده ( C2C  ) تقسیم نمود که دراین میان فعالیت های تجاری عمدتا در چارچوب B2B  و B2C  متمرکز شده است.

آشنایی با شرکت بین المللی VastVision

در حال حاضر کمپانیهای زیادی در سطح جهان از این طریق محصولات خود را بفروش می رسانند که احتمالا شما نام تعدادی از آنها را شنیده اید یکی از این شرکتها " وست ویژن اینترنشنال " می باشد .این شرکت ایرانی در تاریخ 24 بهمن 1383 با شماره ثبت2933 تاسیس گردید .

فعالیت این شرکت در زمینه صادرات و واردات کلیه کالاهای مجاز و  ارائه خدمات و راه حلهای جامع در زمینه اینترنت و تکنولوژی اطلاعات می باشد که بارزترین آن خرید و فروش کالا و خدمات از طریق ایجاد بازار ایترنتی ( NETWORK MARKETING  ) می باشد. شما با مراجعه به روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 25 اردیبهشت 1384 می توانید آگهی تاسیس این شرکت را مطالعه نمایید . یک برگ روگرفت از خلاصه اساس نامه این شرکت از طریق مراجعه به سایت روزنامه رسمی (http://www.rooznamehrasmi.ir/Detail.asp?NewsID=926061341832349 )را در اینجا مشاهده می کنید.

 

این شرکت با بستن قرارداد بین شرکتهای خدماتی و تولیدکننده ها محصولات آنها را بصورت عمده خریداری نموده و نیز تبلیغات اینترنتی آنها را بعهده می گیرد . به همین دلیل علاوه بر تخفیفی که بدلیل خرید عمده می گیرد ، مبلغی که این شرکتها باید بابت تبلیغات به او بپردازند را بصورت تخفیف ویژه دریافت می کند  ونهایتا کالا و خدمات خریداری شده را با قیمتی به مراتب ارزانتر از بازار و از طریق بازار اینترنتی در اختیار مشتریانش قرار می دهد .

چگونه می توان کار کرد و درآمد کسب نمود

قبل از آنکه با نحوه پرداخت کارمزد توسط شرکت آشنا شوید شما را با نوع تجارت و نحوه بازاریابی و جذب مشتری و قرار گرفتن افراد به زیر مجموعه آشنا می کنیم .لازم به ذکر است که موفقیت شما در این تجارت به کامل کردن اطلاعات خود از شرکت و تجارت الکترونیک و انتقال تجربه و اطلاعات خود به دیگران در راستای آشنا نمودن آنها به سیستم و به سود رساندن آنهاست .

موارد لازم جهت شروع فعالیت عبارتند از :

1 – داشتن یک معرف که شما را به شرکت معرفی کند .

2 – خریداری یکی از پکیجهای شرکت وست ویژن .

همانطور که گفته شد ، شما می توانید با انتخاب هر یک از سه پکیج خرید خود را شروع کنید ابتدا معرف خود  مشخص کرده و برای خود یک رمز عبور ساخته و مشخصات شخصی و حساب بانکی خود را وارد می کنید و حتی برای خودیک وارث انتخاب می نمایید . بعد از اتمام مراحل فوق پرداخت مبلغ پکیج توسط شما و راهنمایی معرفتان انجام می شود . در اینجا شرکت برای شما یک مرکز درآمد ( دفتر کار ) با کد مرکز درآمدی ایجاد می کند .

لازم بذکر است تمام این مراحل از طریق اینترنت و در هنگام عضویت شما در وست ویژن انجام می گیرد .پس از دریافت کد عضویت شما عضو شرکت بوده و می توانید فعالیت و کار خود را آغاز نمائید .

نوع بازاریابی این شرکت از طریق اینترنت (Network Marketing) و نحوه جذب آن به روش باینری است.( روش باینری : تبدیل یک  به دو ) یعنی شما ابتدا بعد از انجام بررسی های لازم و پرداخت یکی از سه روش فوق ، وارد این تجارت شده و با کامل کردن اطلاعات خود از مقررات و قوانین این شرکت و انتقال این اطلاعات به حداقل دو نفر از دوستان و آشنایان و جذب آنان به این تجارت ، شروع به فعالیت می نمائید . افراد جذب شده توسط شما به همین روش پیش خواهند رفت .توجه داشته باشید زمانی که دو نفر را به سیستم وارد می کنید یکی را در سمت راست و دیگری را در سمت چپ خود قرار می دهید .

جهت کسب اطلاعات بیشتر به آدرس زیر مراجعه نمائید.

http://www.vastvisionint.com/v_help.htm

هر چه مجموعه شما بزرگتر شود در مدت زمان کمتری افراد زیادتری را جذب خواهید کرد، زمانی را فرض کنید که بیش از 1000 زیرمجموعه دارید، حال اگر این 1000 نفر بخواهند طی یک روز هر کدامشان فقط یک نفر را وارد این سیستم کنند ببینِد شرکت  چه پورسانت هنگفتی را تنها باید به شخص شما پرداخت کند، و این امر باعث ایجاد ضرر هنگفتی به آن می شود، که شرکت برای جلوگیری از این ضرر برای هر فرد در طی یک روز سقف درآمدی مشخصی را  تعیین کرده. بدین معنی که هر فرد در طی یک روز تنها پورسانتی معادل ورود 45 نفر در سمت چپ و45 نفر در سمت راست را دریافت می کند و پورسانت های ورودی های بیش از 45/45 را دریافت نخواهد کرد. بنا بر قانون گفته شده سقف درآمدی روزانه در هر یک از جایگاه های S – B – F  به شرح جدول زیر می باشد.

جهت کسب اطلاعات بیشتر به آدرس زیر مراجعه نمائید.

http://www.vastvisionint.com/v_help.htm

چند نکته مهم:

نکته1

هر جایگاه پورسانت جایگاه های کم ارزش تر را دریافت می کند یعنی کسی که دارای جایگاه S می باشد در صورتی که در زیر مجموعه او جایگاه هایF وB خریداری شود پورسانت آنها را می گیرد و جایگاه B  پورسانت جایگاه Fرا دریافت می کند و جایگاهF  تنها پورسانت های جایگاه  F را دریافت می کنند .

نکته 2

هر جایگاه قابلیت ارتقاء به جایگاه بالاتر (ارزشمند تر) را دارا است .

نکته 3

1-3  دراین سیستم پورسانت ها به دو بانک واریز می شود :

1-  EBANK  (بانکی که مبلغ داخل آن قابل برداشت می باشد )

2-  GBANK (در حقِیقت این بانک را بانک کالا می نامند و  مبلغ موجود در آن تنها به خرید کالا تخصیص داده می شود)

2-3  در یک دوره (هر دوره یا Cycle   برابر 7 Step  می باشد ) پورسانت STEP های 1و2و3و5و6 به   EBANK  ریخته می شود که قابل نقد شدن است و پورسانت STEP های 4 و 7 به GBANK  که مخصوص خرید کالا یا خدمات  می با شد واریز می شود .

3-3 انتقال از EBANK به GBANK یا EBANK دیگر مقدور می باشد ولی انتقا ل از GBANKبه EBANK یا GBANK  دیگر مقدور نیست .

4-3 کمپانی جهت انتقال EBANK به حساب بانکی شخصی 4% مبلغ انتقالی تا 4.000.000 ریال و5% مبلغ انتقالی بیش از 4.000.000 ریال را به عنوان کار مزد کم می کند .

 

سقف درآمدی روزانه 45/45

پورسانت معرفی

G-Bank

پورسانت

3/3

جایزه سطح 1

1/1 اول

جایگاه

G-bank

E-bank

1.125.000ریال

5.000ریال

75.000ریال

40.000ریال

F

300.000ریال

825.000ریال

2.224.000ریال

10.000ریال

150.000ریال

110.000ریال

B

600.000ریال

1.640.000ریال

4.125.000ریال

17.500ریال

275.000ریال

200.000ریال

S

1.100.000ریال

3.025.000ریال

 

نحوه ارتقا ء یک جایگاه به جایگاه بالاتر :

 در صورتی که 294 نفر در سمت راست و 294 نفر در سمت چپ جایگاه F  قرار گیرند جایگاه F به جایگاه B  ارتقاء پیدا می کند . که پس از ارتقاء مبلغ 15.000.000 ریال اعتبار را به جایگاه ارتقاء یافته تخصص داده می شود.

اگر 294 نفر در سمت راست و 294 نفر در سمت چپ جایگاه B قرار گیرند جایگاه B به جایگاه S ارتقاء پیدا می کند و 5.000.000 ریال اعتبار را به خود اختصاص می دهد .

(لازم به ذکر است که اعتبارات به GBANK ریخته می شود )

اگر 1023 نفر در سمت چپ و 1023 نفر در سمت راست جایگاه S قرار گیرند جایگاه S به جایگاه G ارتقاء می یابد و30.000.000 ریال اعتبار در یافت می کند . و اگر 128 نفر جایگاه G در سمت راست و128 نفر جایگاه G در سمت چپ جایگاه G قرار گیرند جایگاه G به جایگاه P ارتقاء می یابد و75.000.000 ریال اعتباردریافت می کند . در جایگاه G به ازای هر 3 نفر در سمت چپ و 3 نفر در راست این جایگاه معادل 550,000 ریال پورسانت در یافت می کند .

توجه :

کلیه مبالغ اعتباری تخصیص داده شده به GBANK واریز می شود و لازم به ذکر است که اعتبار پرداختی باید برگردانده شود که البته به صورت اتوماتیک (در هردوره استپ های4و7 ) کسر خواهد شد.

تذکر :

اگر جایگاهی از یک سطح به سطح بالاتر ارتقاء پیدا کند مدت 9 ماه فرصت دارد تا دو نفر زیر شاخه خود را نیز به سطح خود ارتقاء دهد درغیر این صورت به سطح قبلی نزول کرده و دیگر امکان ارتقاء جایگاه خود را از دست خواهد داد .البته میزان اعتبار داده شده به او از ایشان پس گرفته نمیشود.

---------------------------------------------------------

در صورت داشتن سوالات جدید با ما تماس بگیرید.

تلفن های تماس    :

اسماعیلی 09181614874           حامدی  09181614054

مومنی ۰۹۱۸۳۶۳۶۷۹۶               رحیم زاده ۰۹۱۸۳۶۱۶۴۰۰

سایت تجارت الکترونیکی ایران وست دات کام راه اندازی شد
سلام دوستان
*********
سایت تجارت الکترونیکی ایران وست دات کام
در تاریخ 16 شهریورماه 84 با هدف
آموزش تجارت الکترونیکی و بازاریابی شبکه ای
همچنین ایجاد ارتباط سازنده بین اعضای فعال در
و ایجاد فرصت های شغلی جدید در حوزه فناوری اطلاعات تاسیس گردید
 
در این سایت شما میتوانید
*****************
جدید ترین اخبار شرکت وست ویژن
نکات اصلی موفقیت در تجارت الکترونیکی و بازاریابی شبکه ای
گفتگوی آنلاین بین همکاران خود دراین سیستم
فرستادن سوالات و دریافت جواب در کمترین زمان ممکن
رفع ابهامات شما در زمینه اینگونه سیستم ها
آموزش تخصصی کامپیوتر - اینترنت و...
 
**************
دریافت سفارش برای طراحی پروژه های نرم افزاری از قبیل
 
سیستم های بانک اطلاعاتی
سیستم های فروش اینترنتی و سفارش آنلاین
طراحی حرفه ای سایت های اینترنتی در زمینه های تجارت الکترونیکی و ...
طراحی حرفه ای پروژه های گرافیکی - انیمیشن کامپیوتری و...
نصب شبکه های کامپیوتری و پشتیبانی
خدمات سخت افزاری و طراحی سخت افزار
و...
با ما تماس بگیرید...